سخن‌ها

بهترین سخن‌ها به زبان ساده

سخن‌ها

بهترین سخن‌ها به زبان ساده

انسان موجودی اجتماعی است. (موجودی مدنی است)

همه کار ها را نمی تواند به تنهایی انجام دهد.

یعنی نیاز هایش به وسیله دیگران تامین میشود.

 

فرض کنید به تنهایی در عالم بودید، باید لباس، پوشاک، مسکن و ... را همگی باید خودتان درست می کردید؛ تازه برای هر کدام باید علم متناسب با آن را در حد مطلوب بلد بودید تا کار را بدرستی هر چه تمام تر انجام دهیم. (باید علاوه بر اینها محقق و دانشمند هم می بودید!)

تازه نیاز به همسر را می خواستید چه کنید که نیاز های عاظفی و جنسی و همدم بودن برایتان را برطرف می کرد؛ مریض می شدید پرستارتان بود و ...

پس انسان نیاز به دیگران دارد و موجودی اجتماعی است.

 

این اجتماع، نیاز به قانون داریم؛ قوانینی که از هرج و مرج جلوگیری کند و جامعه را به بهترین شکل ممکن اداره کند.

 

یه مطلب کوچولو داخل پرانتز

(البته این بحث که چرا الان دین اسلام که میگوییم کامل است و بدون اشکال، جامعه اسلامی دچار هرج و مرج میشود؟ پاسخ تفصیلی این سوال در مطلب دیگری می گنجد و پاسخ اجمالی این است که قوانین اسلامی، جدای از اجرا کنندگان آن هست؛ یعنی برای اینکه جامعه ای متعالی داشته باشیم، باید قوانین اسلام ناب محمدی (ص) (شیعه اثنی عشری) درست و کامل اجرا شوند)

پرانتز بسته

 

منبع:

شرح الاشارات و التنبیهات للمحقق الطوسى، ج‏3، ص: 371 ؛ مبحث اثبات نبوت

 

معجزه دلیل بر اثبات نبوت است و سبب معجزه، امر نفسانی است.

در مقابل معجزه، سحر قرار دارد.

فرق بین نبی و ساحر که هر دو کار خارق العاده انجام می دهند، این است که نبی انسان را به کار های خیر دعوت می کند اما ساحر انسان را به کار های بد دعوت می کند.

(خیر و بدی را انسان به وسیله عقل خود می فهمد و تمییز می دهد)

معجزه، دلیل بر این است که آن شخص، صادق بودن خود را نشان میدهد.

معجزه یا قولی است یا فعلی.

معجزات فعلی، مثل شق القمر و زنده کردن مردگان، تاریخ انقضاء دارند و بعد از مدتی از بین می روند اما معجزه قرآن کریم، تاریخ انقضاء ندارد و همیشگی است و همگی را به عجز در آورده است. (معجزه کاری می کند که مخالفان را به عجز در می آورد و توانایی مقابله را ندارند)

مهم ترین آیه در این زمینه آیه 23 سوره بقره می باشد:

إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى‏ عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ

ترجمه:

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‏ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را- غیر خدا- براى این کار، فرا خوانید اگر راست مىگویید!

 

 

 

به این آیه که مخالفان را به مبارزه دعوت کرده است، می گویند تحدی...

1400 سال است که کسی نتوانسته سوره ای مثل یکی از سوره های قرآن بیاورد!

 

یک سوال:

به نظرتان اگر مشرکان و کفار می توانستند این کار را بکنند، چرا این همه جنگ و خونریزی راه انداختند و الان هم دارند بر علیه مسلمان کلی توطئه می چینند؟!!!

خب به جای این همه کار، یک سوره کوچک 3 آیه مثل سوره کوثر بیاورند و این دشمنی را پایان بدهند

پاسخش واضح است، نمی توااااااانند !smiley

اگر می توانستند این همه جنگ و خونریزی لازم نبود و با یک سوره مسلمانان را زیر سوال میبردند.

شبکه های ماهواره ای و اینترنت هم دارند، خب یک سوره درست کنند و تبلیغات گسترده کنند. اینکه راحت تر است.

 

البته در طول تاریخ افرادی خواستند سوره بسازند، ولی آنقدر اراجیف بود که توانایی مبارزه که چه عرض کنم، حتی از حرف های روزه مره هم سخیف تر بود. همچنین اگر واقعا کافران و مشرکان این سوره های ساختگی را مناسب مبارزه با قرآن کریم می دانستند، به جای جنگ و مجادله های لجاجتی، آنقدر تبلیغات گسترده می کردند که دیگر مسلمانان نتوانند سرشان را بالا بگیرند.laugh 

 

نتیجه:

1400 سال است که نتوانستند، الان هم نمی توانند، در آینده هم نخواهند توانست؛ اگر می توانستند، این همه جنگ و توطئه لازم نبود!


 

 

منبع:

شرح الاشارات و التنبیهات للمحقق الطوسى    ج‏3    373     (4) إشارة فی إثبات النبوة و الشریعة ..... ص : 371

... لأن سبب المعجزات عندکم أمر نفسانی- یحصل للأنبیاء و لأضدادهم من السحرة- کما یجی‏ء فی النمط العاشر- و یمتاز النبی عن ضده- بدعوته إلى الخیر دون الشر- و التمییز بین الخیر و الشر عقلی- فإذن لا دلالة للمعجزات- على کون أصحابها أنبیاء- و أیضا القول بأن المعجز دال على صدق صاحبه- مبنی على القول بالفاعل المختار- العالم بالجزئیات الزمانیة- و أنتم لا تقولون به- ...

 

چیزی که به فعلیت رسیده، دیگر نمی تواند از بالفعل به بالقوه برسد.
بالقوه به بالفعل میتواند برسد ولی بالفعل نمی تواند به عقب برگردد و به بالقوه برسد. (بالقوه همان بالفعل منظور است)

 

(پیش زمینه بحث: مفاهیم بالقوه و بالفعل)

از لحاظ فلسفی
۴ نوع از اعراض رو می بینیم که حرکت دارند. ( این، وضع، کم، کیف)

اعراض وجودشان لغیره است.
پس نمی توان گفت که حرکت برای ذات خودشان است و چیزی از خودش ندارد (لنفسه نیست)

بعد میبینیم که علت اعراض، جوهر است.
و این را هم می دانیم معلول هر چیزی که دارد، علت هم آن را دارد.

پس جوهر هم متحرک است.

پس وقتی جوهر متحرک است، همه اعراض هم متحرک هستند.

در نتیجه همه این عالم در حال حرکت است.

حمل اولی ذاتی:
موضوع و محمول با هم اتحاد دارند ولی یکی مجمل است و دیگری مفصل
بعضی اوقات یکی مبهم و دیگری نه
یا اختلاف در تحصیل یا به غیره

(با هم مفهومی اتحاد دارند پس مصداقا هم اتحاد دارند ولی اختلاف در مواردی که گفته شد دارند)
 

 

حمل شایع صناعی:
اختلاف در مفهوم ولی اتحاد در مصداق

پیامبر صلی الله علیه و آله :

تَفَرَّغوا مِنْ هُمومِ الدُّنْیا مَااسْتَطَعْتُمْ فَاِنَّهُ مَنْ اَقْبَلَ عَلَى اللّه ِ تَعالى بِقَلْبِهِجَعَلَ اللّه ُ قُلوبَ العِبادِ مُنْقادَةً اِلَیْهِ بِالوُدِّ وَالرَّحْمَةِ وَکانَ اللّه ُ اِلَیْهِ بِکُلِّ خَیْرٍ اَسْرَعَ؛

 

تا مى توانید خود را از همّ و غم دنیا فارغ سازید؛ زیرا هر کس با دل خویش به جانب خدا روى آورد، خداوند دل هاى بندگان را از سر مهر و محبت مطیع او مى کند وهر خیرى را به او زودتر مى رساند.

 

بحارالأنوار، ج 77، ص 166، ح 3